يادگار امام به روايت خواهر
يادگار امام به روايت خواهر
يادگار امام به روايت خواهر
زندگي مرحوم اخوي، حاج احمد آقا از جنبه هاي مختلف قابل تعمق و بررسي است. زندگي خصوصي، روحيات اخلاقي و روابط وي با مردم عادي، حاوي نكات جالب و شنيدني بسياري است، اما زندگي سياسي وي، مهم ترين بعد زندگي اوست و لذا بهتر است در اين مورد مطالبي را ذكر كنم. زندگي سياسي احمد آقا شامل چهار دوره است. دوران تبعيد امام (ره)، دوران شهادت حاج آقا مصطفي و اوجگيري انقلاب، دوران شكل گيري نظام و دوران پس از رحلت امام (ره).
هنگامي كه در سال 43، حضرت امام (ره) براي بار دوم دستگير و به تركيه تبعيد شدند، احمد آقا نوزده سال داشت. بعداز آقا، اخوي بزرگمان فعاليت گسترده اي را در ايران شروع كرد و بعد هم دستگير و تبعيد شد. امام (ره) در سال 44 همراه شهيد مصطفي به عراق رفتند و بعد هم مادرمان به آنها پيوستند. همه ما ازدواج كرده بوديم و طبعا احمد آقا تنها شده بود و بايد به عراق مي رفت، ولي با همان سن كم، در ايران ماند و به عراق نرفت و پل ارتباطي ميان امام (ره) و مبارزان داخل كشور شد.
ماندن در ايران و فعاليت سياسي كردن ودستگير نشدن، آن هم در سن جواني، هنري بود كه احمد آقا به كمال از آن بهره مند بود. بعد از انقلاب كه اسناد و نامه ها و گزارشات، رو شدند، ديديم درباره احمد آقا نوشته كه جز فوتبال و خانواده نه حرفي مي زند و نه دغدغه اي دارد ! نوشته بودند كه ابدا اهل سياست نيست و به اين كارها كاري ندارد! اين واقعا هوش و زيركي او را مي رساند. فعاليت سياسي در آن دوران، انصافا هوش و شجاعت زيادي مي خواست و احمد آقا به خوبي از عهده برآمد. او با آنكه دقيقا زير ذره بين ساواك بود، ده سال تمام به فعاليت سياسي پرداخت و لو هم نرفت تا در اواخر سال 55 كه به عراق رفت.
احمد آقا تا وقتي كه در ايران بود، فعاليتهاي سياسي گسترده اي داشت. او اخبار و اطلا عات ايران را به امام (ره) مي رساند وايشان را از وقايع و حوادث جاري كشور مطلع مي كرد و درباره انقلابيون خانواده هاي آنان و دوستان امام (ره)، به صورت مكاتبه مخفيانه يا پيامهاي شفاهي، ايشان را در جريان جزئيات امور قرار مي داد.
فعاليت ديگر احمد آقا اين بود كه اعلاميه ها، نامه ها و پيغامهاي امام (ره) را مي گرفت، تكثير مي كرد و به دست مبارزات مي رساند. البته آن موقع ارتباط مستقيم ميان انقلابيون و امام (ره) برقرار نبود. فقط بايد مسافري مي آمد و مي رفت و پيغامها را براي احمد آقا مي آورد و ايشان به عنوان رابط بين امام (ره) و مبارزان، آن اخبار را دقيقا در اختيارشان قرار مي داد. مهم ترين فعاليت مبارزاتي احمد آقا در دوران اقامت در ايران، ايجاد ارتباطات مطمئن و گسترده با انقلابيون شهرهاي مختلف بود. اين كار احمد آقا در پيشبرد انقلاب، بسيار مؤثر و نقش او در اين زمينه، بسيار كارساز و تعيين كننده بود.
احمدآقا غير از پيگيري مستمر در چاپ وتكثير اعلاميه ها و نامه ها و متن سخنراني هاي امام (ره)، در حمايت از خانواده هاي مبارزان، زندانيها و تبعيديها و نيز تهيه اسناد و مدارك جعلي براي مخفي كردن هويت اين افراد و يا اعزام آنها به بعضي ازكشورها براي ديدن آموزشهاي نظامي، بسيار نقش داشت.
در اواخر سال 55، رژيم، احمد آقا را تحت فشار شديد قرار داد و فعاليتهاي او را كنترل مي كرد، به همين دليل او تصميم گرفت همراه خانواده اش به عراق برود. اين هم يكي از نشانه هاي هوشياري او بود كه به هنگام احساس خطر دستگيري، خود را به عراق رساند. آن روزها مرسوم بود كه طلبه ها براي تحصيل به نجف مي رفتند. او تقريبا شش سال درس حوزه را خواند و پنج سال هم در درس خارج قم شركت كرده بود. فلسفه را هم خوب مي دانست و طبيعتا مي توانست به بهانه ادامه تحصيل به عراق برود كه همين كار را هم كرد، اما در واقع، قصد او ادامه مبارزه بود.
احمد آقا چند ماه قبل از شهادت آقا مصطفي به نجف آمد و در همين فاصله كوتاه در نجف جا افتاد و امور ارتباطات سياسي امام (ره) در نجف را به دست گرفت و به ويژه با ايرانيان ومقلدين امام (ره) در اروپا و آمريكا و لبنان و پاكستان، در جهت جلب حمايت ازآنها از نهضت امام (ره)، تلاش بسيار كرد. اين ارتباطات قبلا هم وجود داشتند، ولي او با استفاده از تجربه هاي ده ساله خود در ايران توانست خلأ فقدان آقا مصطفي را هم پر كند.
احمدآقا معتقد بود كه امام (ره) رهبر همه است و لذا بايد هر كسي بتواند با امام (ره) همگام شود و ازا ين رو ارتباطات امام (ره) را با همه جناحهاي مبارز حفظ مي كرد و اين، كار فوق العاده دشواري بود. افراد مختلف با ديدگاههاي گوناگون را گرد امام (ره) حفظ كردن،كار مشكلي بود.
و امام (ره) را شخصيتي جهاني مي ديد كه نبايد ايشان را به حد و مرز داخل ايران و مسائل ايران ونسل خاصي محدود كرد، بلكه امام (ره) شخصيتي است كه نه تنها در برابر شاه كه در برابر تمام مستكبرين عالم ايستاده و هدف او دفاع از مظلومان جهان است و لذا اين بعد از شخصيت امام (ره) بايد به خوبي تبيين و معرفي شود. او معتقد بود كه توان بالقوه رهبري امام (ره) بايد به مرحله فعليت برسد و به دقت دنبال شود. او مي گفت بايد ديد كلام امام (ره) تا كجاي دنيا نفوذ كرده و از اين نفوذ كلمه در جهت پيشبرد اهداف و آرمانهاي امام (ره) استفاده كرد.
هوشياري و درايت احمد آقا موجب شده بود كه او از همه نيروهاي انقلاب در جهت مبارزه استفاده كند و موفق هم بشود. حاج احمد آقا در دوران مبارزه،همه تعاليم و آموزه هاي امام (ره) را عملياتي كرد و به بار نشاند و بر اساس آنها، جايگاه واقعي امام (ره) را تقويت كرد.
پس از رحلت حضرت امام (ره)، حمايتهاي بي دريغ احمد آقا از رهبري و نشان دادن اهميت و جايگاه ايشان و ممانعت از بروز تنش در قسمتي از نيروهاي انقلابي و از سوي ديگر، برخوردي فراجناحي با افراد معتقد به امام (ره) و انقلاب براي حضور و استفاده از تربيون مرقد امام (ره) و از سوي ديگر انتقاداتي كه گاهي به مسئولين نظام داشت، بي آنكه از آن معناي مخالف و اختلاف استنباط شود، بهترين الگو براي افرادي است كه انديشه اي كاملا مستقل دارند و مي توانند بدون ايجاد تنش و شائبه رويارويي با نظام، نظر خود را اظهار كنند و تصميمات مسئولين را به نقد بكشند. او از اين امتحان هم سربلند بيرون آمد.
با توجه به اطلاعات وسيع وديد باز احمد آقا در مسائل بين المللي و شناخت جايگاه انقلاب در جهان اسلام، انصافا جاي خالي مشاوره ها، تحليلها و حمايتهايش از نظام جمهوري اسلامي، خالي است. خدايش بيامرزاد.
برگرفته از گفت وشنود دكتر زهرا مصطفوي با ايسنا، 24/12/84
منبع:ماهنامه شاهد یاران ش 17
هنگامي كه در سال 43، حضرت امام (ره) براي بار دوم دستگير و به تركيه تبعيد شدند، احمد آقا نوزده سال داشت. بعداز آقا، اخوي بزرگمان فعاليت گسترده اي را در ايران شروع كرد و بعد هم دستگير و تبعيد شد. امام (ره) در سال 44 همراه شهيد مصطفي به عراق رفتند و بعد هم مادرمان به آنها پيوستند. همه ما ازدواج كرده بوديم و طبعا احمد آقا تنها شده بود و بايد به عراق مي رفت، ولي با همان سن كم، در ايران ماند و به عراق نرفت و پل ارتباطي ميان امام (ره) و مبارزان داخل كشور شد.
ماندن در ايران و فعاليت سياسي كردن ودستگير نشدن، آن هم در سن جواني، هنري بود كه احمد آقا به كمال از آن بهره مند بود. بعد از انقلاب كه اسناد و نامه ها و گزارشات، رو شدند، ديديم درباره احمد آقا نوشته كه جز فوتبال و خانواده نه حرفي مي زند و نه دغدغه اي دارد ! نوشته بودند كه ابدا اهل سياست نيست و به اين كارها كاري ندارد! اين واقعا هوش و زيركي او را مي رساند. فعاليت سياسي در آن دوران، انصافا هوش و شجاعت زيادي مي خواست و احمد آقا به خوبي از عهده برآمد. او با آنكه دقيقا زير ذره بين ساواك بود، ده سال تمام به فعاليت سياسي پرداخت و لو هم نرفت تا در اواخر سال 55 كه به عراق رفت.
احمد آقا تا وقتي كه در ايران بود، فعاليتهاي سياسي گسترده اي داشت. او اخبار و اطلا عات ايران را به امام (ره) مي رساند وايشان را از وقايع و حوادث جاري كشور مطلع مي كرد و درباره انقلابيون خانواده هاي آنان و دوستان امام (ره)، به صورت مكاتبه مخفيانه يا پيامهاي شفاهي، ايشان را در جريان جزئيات امور قرار مي داد.
فعاليت ديگر احمد آقا اين بود كه اعلاميه ها، نامه ها و پيغامهاي امام (ره) را مي گرفت، تكثير مي كرد و به دست مبارزات مي رساند. البته آن موقع ارتباط مستقيم ميان انقلابيون و امام (ره) برقرار نبود. فقط بايد مسافري مي آمد و مي رفت و پيغامها را براي احمد آقا مي آورد و ايشان به عنوان رابط بين امام (ره) و مبارزان، آن اخبار را دقيقا در اختيارشان قرار مي داد. مهم ترين فعاليت مبارزاتي احمد آقا در دوران اقامت در ايران، ايجاد ارتباطات مطمئن و گسترده با انقلابيون شهرهاي مختلف بود. اين كار احمد آقا در پيشبرد انقلاب، بسيار مؤثر و نقش او در اين زمينه، بسيار كارساز و تعيين كننده بود.
احمدآقا غير از پيگيري مستمر در چاپ وتكثير اعلاميه ها و نامه ها و متن سخنراني هاي امام (ره)، در حمايت از خانواده هاي مبارزان، زندانيها و تبعيديها و نيز تهيه اسناد و مدارك جعلي براي مخفي كردن هويت اين افراد و يا اعزام آنها به بعضي ازكشورها براي ديدن آموزشهاي نظامي، بسيار نقش داشت.
در اواخر سال 55، رژيم، احمد آقا را تحت فشار شديد قرار داد و فعاليتهاي او را كنترل مي كرد، به همين دليل او تصميم گرفت همراه خانواده اش به عراق برود. اين هم يكي از نشانه هاي هوشياري او بود كه به هنگام احساس خطر دستگيري، خود را به عراق رساند. آن روزها مرسوم بود كه طلبه ها براي تحصيل به نجف مي رفتند. او تقريبا شش سال درس حوزه را خواند و پنج سال هم در درس خارج قم شركت كرده بود. فلسفه را هم خوب مي دانست و طبيعتا مي توانست به بهانه ادامه تحصيل به عراق برود كه همين كار را هم كرد، اما در واقع، قصد او ادامه مبارزه بود.
احمد آقا چند ماه قبل از شهادت آقا مصطفي به نجف آمد و در همين فاصله كوتاه در نجف جا افتاد و امور ارتباطات سياسي امام (ره) در نجف را به دست گرفت و به ويژه با ايرانيان ومقلدين امام (ره) در اروپا و آمريكا و لبنان و پاكستان، در جهت جلب حمايت ازآنها از نهضت امام (ره)، تلاش بسيار كرد. اين ارتباطات قبلا هم وجود داشتند، ولي او با استفاده از تجربه هاي ده ساله خود در ايران توانست خلأ فقدان آقا مصطفي را هم پر كند.
احمدآقا معتقد بود كه امام (ره) رهبر همه است و لذا بايد هر كسي بتواند با امام (ره) همگام شود و ازا ين رو ارتباطات امام (ره) را با همه جناحهاي مبارز حفظ مي كرد و اين، كار فوق العاده دشواري بود. افراد مختلف با ديدگاههاي گوناگون را گرد امام (ره) حفظ كردن،كار مشكلي بود.
و امام (ره) را شخصيتي جهاني مي ديد كه نبايد ايشان را به حد و مرز داخل ايران و مسائل ايران ونسل خاصي محدود كرد، بلكه امام (ره) شخصيتي است كه نه تنها در برابر شاه كه در برابر تمام مستكبرين عالم ايستاده و هدف او دفاع از مظلومان جهان است و لذا اين بعد از شخصيت امام (ره) بايد به خوبي تبيين و معرفي شود. او معتقد بود كه توان بالقوه رهبري امام (ره) بايد به مرحله فعليت برسد و به دقت دنبال شود. او مي گفت بايد ديد كلام امام (ره) تا كجاي دنيا نفوذ كرده و از اين نفوذ كلمه در جهت پيشبرد اهداف و آرمانهاي امام (ره) استفاده كرد.
هوشياري و درايت احمد آقا موجب شده بود كه او از همه نيروهاي انقلاب در جهت مبارزه استفاده كند و موفق هم بشود. حاج احمد آقا در دوران مبارزه،همه تعاليم و آموزه هاي امام (ره) را عملياتي كرد و به بار نشاند و بر اساس آنها، جايگاه واقعي امام (ره) را تقويت كرد.
پس از رحلت حضرت امام (ره)، حمايتهاي بي دريغ احمد آقا از رهبري و نشان دادن اهميت و جايگاه ايشان و ممانعت از بروز تنش در قسمتي از نيروهاي انقلابي و از سوي ديگر، برخوردي فراجناحي با افراد معتقد به امام (ره) و انقلاب براي حضور و استفاده از تربيون مرقد امام (ره) و از سوي ديگر انتقاداتي كه گاهي به مسئولين نظام داشت، بي آنكه از آن معناي مخالف و اختلاف استنباط شود، بهترين الگو براي افرادي است كه انديشه اي كاملا مستقل دارند و مي توانند بدون ايجاد تنش و شائبه رويارويي با نظام، نظر خود را اظهار كنند و تصميمات مسئولين را به نقد بكشند. او از اين امتحان هم سربلند بيرون آمد.
با توجه به اطلاعات وسيع وديد باز احمد آقا در مسائل بين المللي و شناخت جايگاه انقلاب در جهان اسلام، انصافا جاي خالي مشاوره ها، تحليلها و حمايتهايش از نظام جمهوري اسلامي، خالي است. خدايش بيامرزاد.
برگرفته از گفت وشنود دكتر زهرا مصطفوي با ايسنا، 24/12/84
منبع:ماهنامه شاهد یاران ش 17
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}